تبریک به رهبرم
بابای خوبم دوستت دارم
کلام رهبرم
حدیث از امام علی علیه السلام
یا علی
حدیث
حدیث
حدیث
یکی از دلایل طلاق
فیش حقوقی امام علی
حدیث
حدیث
حدیث
حدیث
فرمایشات مقام معظم رهبری
چرا طلاق
حدیث
نوشیدنی
کوچه بی خبران
حدیث
اهمیت حفظ طبیعت ازنظرقران
اهمیت حفظ طبیعت ازنظرقران
شاه نجف
فرهنگ
هشدار به سعودی
۱۳ بدر
حدیث
#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
امام مهدي از ديدگاه امام هادي
«الخلف من بعدي ابني الحسن، فکيف لکم بالخلف من بعد الخلف؟»
«امام بعد از من پسرم «حسن» مي باشد، اما چگونه خواهد بود حال شما در مورد امام بعد از او؟». ابوهاشم جعفري عرض کرد: چرا سرورم؟ خداوند مرا فداي تو سازد. فرمود:«لانکم لا ترون شخصه و لا يحل لکم ذکره باسمه».«زيرا خود او را نخواهيد ديد، و ياد کردن او با اسم براي شما روا نخواهد بود». ابو هاشم عرض کرد: پس چگونه از آن حضرت نام ببريم؟فرمود:«قولوا: الحجة من آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم».«بگوييد: حجت از آل محمد (صلي الله عليه و اله و سلم)».
بحار الانوار/ ج51/ ص158 و ارشاد مفيد/ ص349
پدر ومادر
دعای هر روز ماه رجب
ماه رجب
صلوات خاصه امام هادی علیه السلام
امام هادی علیه السلام
۱۲فروردین
حدیث از امام هادی علیه السلام
تسلیت
?به مناسبت شهادت امام هادی علیه السلام??
بگذار کمی عرض ارادت بنویسم
دور از تو و با نیت قربت بنویسم
بگذار که ده مرتبه در ظلمت این شهر
یا هادی و یا هادیِ امت بنویسم
تو ضامن شیر و پدرت ضامن آهوست
حق دل من نیست که حسرت بنویسم
وقتی که تویی راه رسیدن به خداوند
این قافیه را نیز هدایت بنویسم
آه ای دهمین ذکر مجیبّ الدعواتم
مضطرم و بگذار که حاجت بنویسم
از زهر جگر سوز نوشتم که بسوزم ازتشنگیات وقت شهادت بنویسم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
شهادت آقا و مولا علی الهادی النقی علیه السلام را به محضر حضرت بقیه الله الاعظم آقا و مولا صاحب العصر و الزمان روحی و ارواحنا لترابه مقدمه الفدا تسلیت عرض می کنیم…
شرمنده ام ...
شعر
روزهایمان
عکس نوشته
دستم را بگیر
به نقل از حاجآقا عالمزاده نوری
طلبگی شغل نیست. طلبگی ره سپار شدن در دیار عشق و عاشقی است. طلبگی یعنی دوست داشتن مردم و مهم بودن سرنوشت آنان.
طلبه خود را در برابر کج روی ها و بداندیشی های مردم مسئول می داند چرا که طلبه ادامه دهنده راه پیامبر است و همانند پیامبر دلسوز و خیرخواه مردم است.
در روزگار ما کم نیستند جوانانی که خود را گرفتار باتلاق فساد و فحشا نموده اند و دست خود را به نشانه یاری جویی بلند نموده اند اما متاسفانه زیاد نیستند طلاب و روحانیونی که دست گیر آنان شوند.
اگر ما به عنوان یک طلبه نتوانیم راه را به جوانان گم کرده ره نشان دهیم و آنان را وارد راه مستقیم سازیم،نتوانسته ایم به رسالت طلبگی خود عمل کنیم .
عمری است بر سر سفره پر خیر و برکت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نشسته ایم و تمام وجودمان مدیون عنایت و لطف بی بدیل آقاست، حال اگر نخواهیم به رسالت خویش به شایستگی عمل کنیم آیا مصداق نمک خوردن و نمکدان شکستن نیست؟!
کافی است نیت خود را خالص کنیم و عاشقانه با جوانان صحبت نماییم آن گاه می توانیم بسیاری از جوانان که در تار تنید شده عنکبوت های ماهواره ای گرفتار آمده اند را جانی تازه بخشیم.
برای اثبات سخن خویش بهتر است به این خاطره نقل شده از حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان، در کتاب«معاشرت» که از تألیفات او است توجه نمایید:
در محل زندگیم در تهران جوانى را میشناختم که از هیچ فسادى چون قمار و مشروب و رابطه نامشروع و پایمال کردن حق مردم امتناع نداشت و در میان آشنایان او نیز کسى نبود که بتواند او را از منجلاب فساد نجات دهد .
روزى براى دیدن و زیارت مردى مۆمن که فوقالعاده به او علاقه داشتم ، رفتم ؛ مردى که از اوصاف حمیده و حالات کریمه برخوردار بود و براى مردم منبعى از خیر و کلیدى براى حلّ مشکلات بود ، آن جوان در حالى که سر به زیر داشت و معلوم بود آتش طغیانش فرو نشسته و در حدى به آداب دیانت و اخلاق انسانى آراسته شده ، نزد او بود ، از گفتگویش با آن مرد نشان میداد که تغییر حال داده و از راه شیطنت به جاده هدایت قدم نهاده است و از جاده انحراف به صراط مستقیم وارد شده است .
با دیدن وضع او برایم مسلّم شد که نَفَسى الهى و دمى عیسوى قلب مرده او را زنده کرده و به راه خدا هدایتش نموده و او را از چاه هلاکت به درآورده و از منجلاب فساد نجات داده است .
از او پرسیدم چه پیش آمدى اتفاق افتاده و چه حادثه اى زیبا رخ داده که از شیطان و شیطنت بریدى و به حق و حق پرستان پیوستى ؟
گفت : شب جمعه اى مست و لا یعقل از کاباره اى به خانه میرفتم ، در مسیر راه بر اثر خوردن زیاد مشروب و مستى بیش از اندازه کنار پیاده روىِ خیابان به زمین افتادم هوا گرگ و میش بود ، کم کم داشتم از مستى و بیهوشى خارج میشدم ، دیده باز کردم ، دیدم روحانى با محبّتى سرم را به دامن گرفته و مرا نوازش میکند ، از من خواست بپا خیزم و همراه او به مسجدى که نماز میخواند و هر صبح جمعه دعاى ندبه داشت بروم .
با شرمسارى و خجالت به او گفتم با این حال و وضعى که دارم مناسب مسجد نیستم !
گفت : اتفاقاً با همین وضع ، مناسب مسجدى ! با اصرار مرا به مسجد رفتن حاضر کرد ، دست در دستم نهاد و مرا به مسجد برد ، با محبت از من خواست وضو بگیرم و نماز بخوانم ، پس از نماز مرا به دفتر مسجد برد و با دست خود برایم صبحانه آورد و از من خواست از سفره امام زمان تناول کنم شاید فضاى مسجد و نمازى که خواندم و لقمه اى که خوردم مرا درمان کند و به راه هدایت رهنمون شوم و سزاوار رحمت حق گردم .
« یَا أیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُم مَوْعِظَةٌ مِن رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِى الصُّدُورِ وَهُدىً وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤمِنِینَ؛
اى مردم! یقیناً از سوى پروردگارتان براى شما پند و موعظه اى آمده ، و شفا است براى آنچه از بیماریهای اعتقادى و اخلاقى در سینههاست ، و سراسر هدایت و رحمتى است براى مؤمنان».
بر اثر دلسوزى و هدایت آن روحانى وارسته ، از انحراف نجات پیدا کردم و به راه خدا آمدم و با دخترى مؤمن ازدواج کردم و از هدایتم و زندگیم در سایه لطف خدا و همنشینی و رفاقت با آن روحانى دلسوز کاملاً راضى هستم.
حدیث
حدیث
الهم الرزقنا توفیق ...
خواستگاری
العجل
صلوات
برای سلامتی اقا امام زمان صلوات
مولا جان شرمنده ام به خاطر همه کار هایی که نباید انجام می دادم و انجام دادم ….
توجه
امتحان الهی
#وصایای_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
مواظب باشید که در صحنه ی امتحان الهی مردود نشوید و شرمسار در قیامت نباشید که پاسخ ندهید چرا مقدمه ی ظهور ولی و حجت خدا را فراهم نکردید؟ شهید محمدحسین فاضلی
یا صاحب الزمان
#پیامک_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
بوي گل ها عالمي را مست و حيران ميکند
ديدن مهدي هزاران درد، درمان ميکند
مدعي گويد که با يک گل نمي گردد بهار
من گلي دارم که عالم را گلستان ميکند
شعر
#پیامک_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
خوش آن روزي که مولا باز گردد
انا المهدي طنين انداز گردد
خدايا! پرچمش را باز گردان
به زهرا، يوسفش را باز گردان
همه عالم فداي تار مويش
نگاه عالمي باشد به سويش
به هستي قائم آل محمد(ص)
اميد فاطمه برگرد، برگرد.
بد عهدی تا کی؟
#شعر_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
چه انتظارعجيبي! توبين منتظران هم عزيز من چه غريبي!
عجيب تر که چه آسان نبودنت شده عادت
شعر
#شعر_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
اي راحت وجان قلب احمد ،مهدي
اي نعمت تو فيض مؤيد ،مهدي
هرگز نبود گلي ز تو زيباتر
در گلشن سر سبز محمد ،مهدي
شعر
#پیامک_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
يا ابا صالح المهدي عزيز!
تو که يک گوشه ي چشمت غم عالم ببرد،
حيف باشد که تو باشي و مرا غم ببرد
حدیث
ارزش غذایی
تقویت ملی چگونه؟
حدیث
یه خبر جالب
یه خبر جالب
حدیث
پدرومادرم
ایمان
چادرم رو دوست دارم
مهمان نوازی
بین الحرمین
بهار واقعی
#پیامک_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
بهاران جلوه اي از روي خوبت
بهار مردمان باشد حضورت
کنون که غايبي از ديده ي ما
بود پاييز تا عصر ظهورت
هجران
#پیامک_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
امان از هجر بي پايان مهدي
غروب جمعه و هجران مهدي
امان از آن زماني که بيفتد
به روي نامه ام، چشمان مهدي
دلش مي گيرد و با چشم گريان
بگويد اين هم از ياران مهدي!
بصیرت
ذکر
هفت سین ما
درد دل
اقایان وخانم های ایرانی لطفا ازتولید ملی وجنس ایرانی حمایت کنیم تا به اندازه ی خود از مشکلات اقتصادی کشور بکاهیم… خواهش میکنم
سروش
اشتغال
روزهای قمر در عقرب ۱۳۹۶
قران
از دستور العملهای بسیار مهم علمای اخلاق توجه به قرائت قرآن کریم می باشد. در روایتی از حضرت پیغمبر - صلّی اللّه علیه و آله - مروی است که: «هیچ شفیعی در روز قیامت بلند مرتبهتر از قرآن نیست، نه پیغمبری و نه ملکی و نه غیر اینها»
و فرمود که: «خدای - تعالی - هزار سال پیش از آنکه عالم را خلق کند سوره طه و یس را خواند، چون ملائکه آن را شنیدند گفتند: خوشا به حال امّتی که این آیات بر آنها نازل شود؛ و خوشا به حال سینههایی که اینها را حفظ کند؛ و خوشا به حال زبانهایی که اینها را بخواند» از این رو در ادامه به نکاتی در اهمیت قرائت قرآن از علما اشاراتی می شود.
اگه می خواهید آدم شوید قرآن بخوانید
خانم مرضیه حدیده چی می گوید: وقتی غذای امام را داخل اتاق می بردم، وارد اتقاق که می شدم، می دیدم قرآن را باز کرده اند و مشغول قرائت قرآن هستند، مدتی این مسئله (کثرت قرائت قرآن) ذهنم را مشغول کرده بود تا این که روزی به امام عرض کردم: حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن عملی است. دیگر چرا این قدر قرآن می خوانید؟ امام مکثی کردند و فرمودند: هرکس بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود باید دائم قرآن بخواند.
هیچ گاه از قرآن جدا مشو
آیت الله نجابت می فرمودند: آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی (از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که: « هیچ گاه از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و با قرآن بود. »
آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند: « چند سفارش ایشان عبارت است از: اول روخوانی قرآن. می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید. توصیه دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود. می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر(ص) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید. و بعد از عمل به این ها می فرمودند برو نمازشب بخوان! »
آیت الله قاضی در نامه ای به آیت الله طباطبایی می فرمودند: « دستورالعمل، قرآن کریم است؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و عملاً و حالاً. آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی…»
و نیز:« بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و شراب مومنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد. »
تاملی در قرآن –توصیه ای از مرحوم نراقی
در کلامی که بلاواسطه از خدا صادر شده باشد، و لفظ آن از غایت و فصاحت به حدّ اعجاز رسیده باشد تأمّل و تفکر کن. معنای قرآن مشتمل بر اصول حقایق معارف و مواعظ و احکام، و متضمّن مفاهیم دقیق تربیتی است.
کسی که از اهل ایمان باشد و مواظبت بر تلاوت آن نماید و آداب و شرایط تلاوت را رعایت کند ، آثار و فواید معنوی آن به او خواهد رسید.
براى بهرهگیرى بیشتر و بهتر از تلاوت قرآن، آداب و دستورالعملهایى در قرآن و روایات معصومین(ع) بیان شده است. این آداب در نگاه كلى به دو بخش تقسیممىشود:
الف) آداب ظاهرى كه مهمترین آنها عبارتند از:
مسواك زدن، وضو گرفتن، رو به قبله نشستن، رعایت وقار، خشوع در قرائت، محزون خواندن، رعایت ترتیل، خوش صدا خواندن، توجه به معناى آیات، رعایت سكوت هنگام تلاوت دیگران، به خدا پناه بردن، با نام خدا آغاز كردن تلاوت.
ب) آداب باطنى كه درباره حالتهاى روحى مطلوب قارى قرآن، هنگام تلاوت است. با استفاده از آیات و روایات، مهمترین آنها عبارتاند از:
1. اعتراف به مقام قرآن و علت نزول آن 2. بزرگداشت و تكریم خداوند كه صاحب قرآن است 3. حضور قلب 4. تدبر در معانى قرآن 5. تفهّم و كشف ربط و هدف آیات 6. دورى گزیدن از موانع شناخت و فهم قرآن 7. خود را مخاطب خداوند پنداشتن 8. تأثیر پذیرى روحى از آیات 9. ترقى بخشیدن به روح در حال قرائت 10. بیگانه شدن از خود با عنوان انسان خطاكار و گناهكار 11. كسب خشنودى در دل، هنگام قرائت.
یکی از اکابر دین، چون قرآن را برای تلاوت می گشود می گفت: «هذا کلام ربّی هذا کلام ربّی». یعنی: این کلام پروردگار من است. این کلام پروردگار من است، و بیهوش می شد.
قرآن کریم کتاب حق است و برای هدایت همه انسانها نازل شده است؛ یکی از زمینههای هدایت، تلاوت قرآن همراه با تدبر است ولی برخی بر اثر «گناه» دلشان بیمار میشود و توفیق تدبر در قرآن نصیبشان نمیشود.
خداوند در این زمینه میفرماید: «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ؛ پس آیا در این قرآن تدبر و اندیشه نمىكنند یا بر دلهایى قفلهاى (عناد و قساوت و شقاوت) آن نهاده شده است؟»، (سوره مبارکه محمد، آیه 24)
دلبستگی به دنیا و گناه مانع توجه و تفکر در قرآن و آیات الهی است. گناه قفل محکمی در آیینه دل است ، درست مانند دربهای معمولی که با قفل آن را میبندند.
برای فهمیدن معانی قرآن از سوی خدای مهربان حجاب و مانعی نیست، باید آیینه دل را از زنگار گناه پاک کرد، آنگاه میتوان با نگاه کردن به قرآن، جمال دوست را در آن دید و به محض برخورد با قرآن و معانی آیات آن قلب انسان جذب کلام خدا و پیام او میشود.
ثنایی غزنوی میگوید: کسی که مانند اهل دنیا، اهل فساد و تباهی باشد، کی تواند محرم اسرار قرآن شود.
اگر میخواهی اهل قرآن شوی ابتدا خویشتن باید شست.
ساده زیستی افتخار طلبگی
یک از کارهای ناشایستی که در این چند سال اخیر در میان برخی از حوزویان باب شده است ، روی آوری آنان به زندگی مرفه و علاقه پیدا کردن به ظواهر دنیوی است .
طلبه ای که نخواهد هم چون مردم جامعه زندگی کند و در شرایطی که بسیاری از طلاب و مردم در تنگنای شدید اقتصادی به سر می برند و به سختی و زحمت زندگی خود را اداره می نمایند ، بخواهد هم چون اغنیای جامعه و مرفهان بی درد و همانند بسیاری از دانشگاهیان زندگی نماید ، گناهی نابخشودنی مرتکب شده است .
این چنین طلبه ای هم محبوبیت خود را از دست خواهد داد و مردم به او دیگر به چشم یک روحانی و طلبه نگاه نخواهند کرد و هم به حوزه مقدس علمیه ضربه خواهد زد و باعث بدنامی طلاب و روحانیون خداجو و خدا ترس خواهد شد .
شاید بهانه این گونه حوزویان این باشد که ما با زحمت و تلاش خود این ثروت و مال را به دست آورده ایم و حق ما این است که آن گونه که خود و خانواده مان دوست داریم زندگی نماییم !
در جواب این استدلال سست و فکر ناصواب باید گفت در طول تاریخ کم نبودند علمای بسیار بزرگ و نام داری که می توانستند زندگی بسیار مرفهی برای خود و خانواده هایشان بر پا کنند و بدون کمترین دغدغه مالی روزگار خود را به راحتی بگذرانند اما آنان نیک می دانستند که این گونه زندگی کردن باعث دلسردی و روی گردانی مردم از اسلام خواهد شد و ضربه سنگینی به مذهب تشیع خواهد زد.
مگر امیرالمومنین علی علیه السلام که مقتدای همه ماست از دست رنج و تلاش خویش ثروت زیادی به دست نیاورد .مگر آن امام مظلوم نمی توانست هم چون سایرین زندگی مرفهی از دست رنج حلال خود برای خویش و خانواده اش برپا کند اما حضرت ثروت خود را به فقرا می بخشید و خود هم چون فقیر ترین افراد جامعه زندگی می کرد و روزها را با گرده نان جوی خشکیده ای سپری می نمود تا نکند مسلمانی از شدت و فشار شدید و بی امان و طاقت فرسا و کشنده فقر دست از دین و آیین خویش بردارد.
بت شکن بزرگ قرن امام خمینی می توانست به راحتی و از حلال ترین مال ها بهترین و با رفاه ترین زندگی را برای خود و همسر و فرزندانش فراهم نماید اما همه دنیا در نهایت تعجب دیدند
که وی چگونه در نهایت ساده گی و بی آلایشی زندگی نمود و به خانه ای ساده و چند دست لباس محقر قناعت نمود و آلوده دنیا نشد و بی جهت نیست که مردم این گونه امام خود را دوست داشتند و می دارند و به او و نام و یاد او عشق می ورزند و پس از سال ها رحلت او هنوز او را امام و پیشوای خود می دانند .
امام خمینی هم خود ساده زیست بود و هم روحانیون و طلاب را با عمل و سخن خویش به بی آلایشی و پشت پا زدن به دنیا و بسنده کردن به یک زندگی ساده طلبگی سفارش می کرد.
ایشان درباره اهمیت بالای ساده زیست بودن روحانیت و پرهیز از زندگی همراه با تجمل می فرمایند:
«مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منت گذاشتند، به واسطه اعمال ما از ما نگران بشوند، زیرا آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمده اند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را پیاده کردند و طاغوت را از میان بردند،
کیفیت زندگی اهل علم است اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند و رفت و آمدهایشان مناسب شان روحانیت نیست و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان».
مگر رهبر انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در نهایت ساده گی و هم چون یک طلبه ی مبتدی زندگی نمی کنند از این رو است که ایشان برعکس تمام رهبران دنیا رهبری هستند که مردم کشورش به او عشق می ورزند .
روحانیت باید بتواند با مردم ارتباطی تنگاتنگ و صمیمی و دوستانه بر قرار نماید . اگر روحانیون از مردم جدا شوند دیگر نمی توانند به رسالت خود عمل نمایند و کارایی خود را از دست خواهند داد .
یکی از علمای شیعه که با وجود برخورداری از مقام والای مرجعیت و بهره مندی از دوستان و مریدان بسیار و در دست داشتن وجوهات بسیار زیاد در نهایت بی آلایشی زیست و هیچ گاه دنیا زده نشد حضرت آیت الله العظمی تبریزی است .
همسر ایشان درباره زندگی ساده و بی آلایش و زاهدگونه این مرجع بزرگ می گوید :
اوایل مرجعیت فقیه مقدس مرحوم میرزا جواد تبریزی،چادرم بر اثر کهنگی قرمز شده بود به طوری که در بین مردم بر من سخت بود که آن را بر سر کنم .
به مرحوم میرزا گفتم که یک چادر جدید می خواهم. مرحوم میرزا فرمودند: ان شاء الله بعدا، فعلا پولی غیر وجوه ندارم.کمی صبر کنید .
هم چنین فرزند ایشان در این باره می گوید :
در طول عمر شریف مرحوم میرزا مشاهده نشد که ایشان چیز غیر متعارف خریداری کند یا چیزی را تهیه کنند که وقت آن نرسیده و به تعبیری « تحفه » حساب می شود ، بلکه هر آنچه تهیه می کردند در سطح قشر متوسط جامعه بود یک روز در بازار ، میوه ای را مشاهده کردم که تازه به بازار آمده بود ، تهیه کرده و سر سفره ناهار حاضر کردم .
ناگهان مرحوم میرزا ناراحت شد و خطاب به خانواده گفت : جرا این میوه را خریدند ، وقت آن نیست اگر مردم ببینند چه می گویند ؟ از حساب متعارف زندگی خارج نشوید و کاری نکنید که مردم احساس کنند ما غیر از آن ها هستیم .
آن گاه فرمودند : « این میوه را از سفره بردارید » و ناراحتی خود را ابراز کردند . ایشان همواره تذکر می دادند باید طوری عمل کنید که وقتی مردم شما را مشاهده کردند ، درس بگیرند . آخر چه طور میوه ای را که هنوز فصل آن نشده و مردم توانایی ندارند از آن استفاده کنند ، تهیه کرده اید .
قبل از طلبگی بخوانید
سر درگمی و ندانستن چگونگی تحصیل در طلبگی یکی از بزرگترین دغدغه هاست. به همین دلیل برخی از طلاب در همان سالهای ابتدایی ممکن است حوزه را ترک کنند. عدم تشخیص صحیح درباره اهداف و همچنین انگیزه های متفرقه در ورود به حوزه یکی از عوامل گریز از حوزه هاست.
متاسفانه هنوز به این نکته مهم و اساسی در مدارس ما توجه لازم نمی شود. اینکه هر طلبه ای بداند برای چه به حوزه آمده و بعد از تحصیل قصد دارد به چه کاری مشغول شود خود نکته ای است بسیار حائز اهمیت.
این سردرگمی دو راه بیشتر ندارد یا سبب دلزدگی از حوزه و دروس آن شده و یا در صورتی که شخص در حوزه بماند نمی تواند شخصیت تاثیرگذاری شود و یا کار درستی را در درست بگیرد. لذا بیهوده و رها به ادامه تحصیل می پردازد.
به همین دلیل لازم است طلاب در همان اوائل طلبگی مسیر و هدف خود را مشخص کرده و در همان زمینه گام بردارند.
برنامهریزی طلبه باید به گونهای باشد که در نهایت دورة تحصیل و آموزش خود توانا شده باشد.
یعنی به خوبی بتواند در یک موضوع ظاهر شود و اثری ارائه کند. طلبه باید دستکم در یک زمینه یا موضوع، جلوة ویژه داشته باشد و بتواند کار ماندگار و اثر درخشانی از خود عرضه کند.
در آن زمینة تخصصی ضربالمثل و انگشتنما و مورد اعتماد باشد. طلبه باید از خود سؤال کند «تصمیم داری 10 سال دیگر در جامعه چه مسئولیت و خدمتی را بر عهدهگیری و چه نقشی را ایفا کنی؟ » و به گونهای تفصیلی به آن پاسخ دهد و در آن به یک نتیجه قاطع برسد.
این پاسخ به یک انتخاب بزرگ میانجامد که رنگ عمومی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده و آیندة او را جهت میبخشد.
چنین انتخاب بزرگی مانند هر امر کوچک و بزرگ دیگری نیازمند عنایت ویژه و هدایت الهی است و جز با استمداد از خدا تضمین شده و اطمینانبخش نیست. درخواست عاجزانه و متضرعانه از پروردگار و طلب هدایت از درگاه دلیل المتحیرین لازمه بیجایگزین این اقدام خطیر است.
طی این فرایند مقدماتی نیاز دارد که طلبه به مرور باید این مقدمات را طی کند. انتخاب درست گرایش تخصصی یک شبه یا یکباره امکانپذیر نیست و با قرعه و استخاره، یا تعبد به سخن یک استاد مورد اعتماد حاصل نمیشود. این انتخاب تنها در یک فرایند طولانی مدت صورت میپذیرد.
برای تشخیص گرایش تخصصی هرگز نباید شتابزده عمل کرد؛ باید حوصله، تلاش و زمان شایستهای صرف گردد و آگاهی و اطلاعات فراوانی به دست آید.
کسی که در سالهای نخست طلبگی برای گرایش آیندة خود تصمیم قطعی گرفته، مانند کودک دبستانی است که آرزوی پرواز در سر میپروراند و ادعا میکند که در آینده خلبان خواهد شد.
چه بسا این کودک در آینده خلبان هم بشود ولی از امروز نمیتوان به او پیشنهاد کرد که در دانشگاه ثبت نام کند و آموزش تخصصی پرواز ببیند.
همین دانشهای عمومی که تا انتهای دبیرستان خوانده میشود مقدمة لازم برای خلبان شدن اوست. انبوه خوانی و اطلاع از فضاهای متنوع به دو جهت لازم است؛ یکی به جهت اطمینان از درستی انتخاب با نظر به گزینههای رقیب و راههای جایگزین و دیگر استفاده از آن دانشهای عمومی در حوزة تخصصی انتخاب شده.
حرکت منطقی به سوی تخصص در یک مدل مخروطی اتفاق میافتد. یعنی دایرة دانشها و فعالیتهای متفرق شخص آرام آرام و لایه لایه تنگتر میشود.
تا به نقطهای میرسد که تمام فعالیتهای او بر موضوع تخصصی متمرکز میشود. به بیان دیگر تنوع دانشها و مهارتها پیشنیاز تخصص است.
این پیشنیاز تنها در موضوع تخصص منحصر نمیشود و از یک حوزة گسترده آرام آرام به سوی یک کانون تمرکز پیش میرود و دامنة دانشها محدودتر میشود.
بنابراین تأکید بر الگوی تخصصمحور به معنای نفی جامعیت به صورت مطلق نیست. بیشک پیش از ورود به تخصص باید دورههای عمومی را گذراند و جامعیت محدودی را به دست آورد.
اما نمیتوان انکار کرد که جامعیت به معنای گستردة آن ممکن نیست. بنابراین باید به یک جامعیت نسبی معتقد بود. حدود و ثغور این جامعیت بسته به توانایی افراد، حوصله و تلاش و همت آنان و نوع گزینههای انتخاب شده متفاوت است. بدیهی است که با علم بیشتر بهتر میتوان خدمت کرد و مؤثرتر میتوان بود.
اگر کسی بتواند در چند رشته صاحب نظر و متخصص شود به یقین از کسی که تنها در یک رشته متخصص شده قویتر و کارآمدتر خواهد بود.
به همین جهت برای بهدست آوردن تخصص نمیتوان در یک مدل خطی و مستقیم به سوی آن حرکت کرد و از همان آغازِ انتخاب، تمام فعالیتها و مطالعات دیگر را تعطیل کرد.
سرّ این توصیه در ترابط دانشها و مهارتها نهفته است. به جهت پیوند وثیق علوم، چارهای از جستجوی موازی و عرضی آنان نیست. اما این پرخوانی و پردانی و اطلاعات عمومی به مرور و درگذر زمان کنترل و محدود میشود.
مراحل و فرایند تحصیل دانش و مهارت به سان یک هرم چهارطبقه است. طبقة زیرین این هرم که در قاعده قرار گرفته طبقة آشنایی است و بالاتر از آن به ترتیب تسلط و تخصص و تحقیق قرار دارد.
در محور افقی دانشها را فرض میگیریم و در محور عمودی تسلط علمی و عمق نگاه را و نیز زمان را که با کسب تسلط و عمق نگاه نسبت مستقیم دارد.
هرچه زمان پیش رود گسترة کاری محدودتر میشود اما تخصص یعنی اشراف علمی و مهارتی افزایش مییابد. همانطور که هرچه تسلط بیشتر شود دایرة دانشها محدودتر میشود.
طبقة اول بسیار گسترده و مشتمل بر علوم و مهارتهای متنوع و فراوانی است. این دانشها و مهارتها به رغم فراوانی در سطح نازلی قرار دارند.
در این مرحله طلبه باید از دانشهای فراوانی آگاه باشد و مهارتهای بیشماری داشته باشد و به معنای واقعی کلمه جامع المقدمات باشد، یعنی با همة علوم (عقلی، نقلی، انسانی، غریبه و. . . ) در سطح آشنایی مقدماتی و اجمالی ارتباط برقرار کند و بدانها مجهز گردد.
در طبقة دوم دانشها و مهارتها کمتر میشوند. یعنی از میان همان دانشها و مهارتهای گذشته برخی انتخاب شده و با عنایت بیشتری دنبال میگردند به صورتی که طلبه در آن به تسلط برسد.
ملاک تسلط این است که طلبه بتواند با متون تخصصی آن علم ارتباط برقرار کند و از آخرین دستاورد آنها استفاده کند. گرچه خود آمادگی تولید چنین دستاوردی را ندارد.
طبقة سوم تنها مشتمل بر چند دانش است. اما این حوزه کاملا تخصصی است و در سطح بسیار بالاتری قرار گرفته و ریزبینی و ژرفکاوی در آن افزون گشته است. طلبه در این لایه آمادگی و قابلیت تولید آثار ویژه و سخن محکم فنی دارد و میتواند عرضة ممتازی داشته باشد.
در راس این هرم تحقیق قرار گرفته که طبیعتا جز در یک یا چند موضوع از همان حوزة تخصصی امکانپذیر نیست. یعنی قابلیت تحقیقی که در طبقة قبل احراز شده تنها در یکی دو موضوع به فعلیت کامل میرسد یعنی آثار تحقیقی فراهم آمده توسط یک نفر بسیار کمتر از اندازه توان تخصصی او است.
فرصت طی این فرایند و تشخیص نهایی گرایش تخصصی بینهایت نیست. برای این منظور نمیتوان همة فرصت تحصیل را هزینه کرد! بنابراین لازم است نقطة پایان این تصمیمگیری معلوم باشد.
طلبه پس از اتمام سطح یک (پایان لمعه) باید به نتیجه برسد و اگر به هر جهت نتیجهای حاصل نشد حداکثر تا پایان سطح 2 (مکاسب و کفایه) باید تصمیم خود را نهایی کند، یا با مطالعه و مشاوره و تأمل، و یا با ترجیحات ثانویه مثل استخاره و قرعه و اصول عملیه که احکام ظرف تردیداند.. زیرا کمی اشتباه در تشخیص بهتر از یک عمر تحیر است. پس از پایان 10 سال هر انتخابی که صورت گرفت هرگز نباید تغییر کند.
اعمال عید نوروز
عکس نوشته
گناه
#جبران_گناه
با سلام خدمت استاد بزرگوار
⁉️ سؤالم در رابطه با این موضوع میباشد خدا در قران میفرماید لا تغیر…..در رابطه با نعمتهایش چیزی راتغییر نمیدهد مگر اینکه ما خودمان سنت خدا رو بشکنیم و نعمتهایی مثل فرزند دار شدن یا ازدواج و…. از ما گرفته شود
حال کسی که میخواهد در جبران این اشتباه باشد از کجا بدونه که دقیقا باید چیکار کنه که رضایت خداوند رو بدست بیاره و آیا در موارد این چنینی بداء پیش میاد ،اگه بیاد قابل جبران هست؟
✅ پاسخ
? و علیکم السلام
✅ مضمون آیه 11 سوره مبارکه رعد: خدا تغییر نمیدهد سرنوشتِ قومی را مگر آنکه خودشان بخواهند.
? جبران گناه و اشتباه به اینه که حق الناس رو با بدست آوردنِ رضایتِ صاحب حق جبران کنید و اگه حق الله هست با عبادتِ بیشتر و بجا آوردنِ عبادتهای فوت شده جبران کنید.
? به این نکته هم باید دقت بشه که گاهی اوقات قوانین طبیعت طوری هست که ثمره جبران توی دنیا ظاهر نمیشه. مثلا کسی که از روی بی احتیاطی تصادف کرده و فلج شده، درسته که با استغفار میتونه آخرت رو جبران کنه اما دیگه این پاش توی دنیا خوب نمیشه و از اینجهت برخی خطاها جبران ناپذیرند.
اولین هفت سین امسال
تو بیایی
چرا غیبت
#غیبت.
سلام
اگرکسی به عنوان دلسوزی خصلت کسی رو به ما بگوید مثلا شخص ثالثی بدحسابه، تادرمعامله باهاش دقت کنیم، یابد زبانه تاباهاش جروبحث نکنیم، و…
آیا این تذکرات دلسوزانه غیبت محسوب میشود یا نه؟؟؟
✅ پاســـــــــــــخ
? و علیکم السلام
? اونطور که یادمه حدودا 12 مورد هست که “غیبت کردن” جایز هست. یکی از اون موارد، “نُصح مستشیر” است. یعنى کسی اومده پیشِ شما برای تحقیق در امر مهمی مثل ازدواج یا خریدِ کالا. اینجا شما باید معایب رو منصفانه بگید و گناه هم نداره.
? پس اظهار عیب کالا مجاز هست، تا کلاه سر مشتری نره، هرچند فروشنده راضی نباشه .
توصیه برای همه
نام گذاری سال ها
عکس نوشته جذاب ودیدنی
شعر
#پیامک_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
اين روزها که فتنه بيداد مي کند
دل از فراق روي تو فرياد مي کند
برگرد اي مسافر تنهاي فاطمه
بانگ تو قلب رهبر ما شاد ميکند
حدیث
#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
امام مهدي از ديدگاه امام حسين
«از محضر امام حسين عليهالسلام پرسيدند: آيا حضرت مهدي متولد شده است؟ فرمود:«لا، و لا ادرکته لخدمته ايام حياتي».«نه هنوز متولد نشده است، من اگر زمان او را درک کنم، همه ي عمر به خدمت او کمر مي بندم». [1] عين همين عبارت از وجود مقدس امام صادق عليهالسلام نيز نقل شده است. [2]
عقد الدرر/ ص160حديث 148 از همين کتاب
حدیث
#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
احاديث عن الامام المهدي(عجله الله تعالي فرجه الشريف)
أنا وجميع آبائي عبيد الله عزّ وجلّ
ای شیعه ما
من و تمام پدرانم، همه بندهي خداي عز و جل هستيم.
منابع:بحارالانوار/ج25/ص267
حدیث
#حدیث_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
احاديث عن الامام المهدي(عجله الله تعالي فرجه الشريف)
الدين لمحمّد صلّي الله عليه وآله وسلم، والهداية لعلي أميرالمؤمنين عليهالسلام لأنها له وفي عقبه باقية إلي يوم القيامة
ای شیعه ما
دين براى محمّد است و هدايت از آنِ اميرالمؤمنين؛ زيرا هدايت براى او و در نسل او تا روز قيامت باقى است .
منابع:الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي) / ج 2 / 486 / ذكر طرف مما خرج أيضا عن صاحب الزمان ع من المسائل الفقهية و غيرها في التوقيعات على أيدي الأبواب الأربعة و غيرهم ….. ص : 479بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج 53 / 160 / باب 31 ما خرج من توقيعاته ع ….. ص : 150بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج 81 / 359 / باب 22 آداب القيام إلى الصلاة و الأدعية عنده و النية و التكبيرات الافتتاحية و تكبيرة الإحرام ….. ص : 344
یاضامن،اهو
عکس،نوشته
عکس
,عکس
سخن دل
رهبرم مطیع اوامر شماییم هر شما امر کنید شما برایمان دعا کنید که در مصیر در ست باشیم و برای فرج دعا کنید…..
کلام رهبر
رهبری فرموده اند که ما روزی یکساله خودمان را در فاطمیه میگیریم
تسلیت به امام زمان عج
اقا شهادت مادر گرامیتان را تسلیت میگوییم واز رفتارمان واقعا شرمنده وپشیمانیم….
کالای ایرانی
خانم ها واقایان محترم الان که دم عید هستش می خواهید خرید کنید لطفا کالای ایرانی بخرید
باید از تولیدات خودمون حمایت کنیم حتی با هر کم وکاستی که داره بعضی از کالاهای خارجی حتی داخل کشور نمایندگی نداره ،گارانتی نداره یعنی توهین به ایرانی …..
شعر
نمی دانم بی تو چگونه نفس میکشم بانو
غمت تا قیامت هم می ماند …