فاتحه
پیام تسلیت
پرسش:
بعضی ناراحتند نام بچه نرا زینب یزارند میگن همه اش زجر و مصیبت و دربه دری است این جمله گفته فامیل هاست در حالی که ما معتقدیم بهترین نام بوده و بعد از هزار و سیصد سال که می گذرد باز هم زنده و گیرایی بیشتری دارد توضیح دهید.
پاسخ
آیین مقدس اسلام این موضوع را مورد توجه قرار داده و اکیدا سفارش نموده که بر پدر و مادر است که نام نیکو برای فرزند خود برگزینید واضح است که نام بزرگان و قهرمانان برجسته با فضیلت، برای کودکان و حتی خانواده ها خاطره انگیز است و از اثر تلقینی و تربیتی چنین نام ها که خاطراتی پر افتخار برای فرد و محیط خانواده ایجاد می کند نمی توان چشم پوشی کرد و نام زینب از زمره نام های نیکی است که بر تارک تاریخ همه قهرمانان بشر همچون خورشید می درخشد و تداعی کننده شجاعت، شهامت، عفت و پاکدامنی، ایمان، تقوا و بالاخره تداعی کننده قهرمانی است آن کسانی که نام زینب را تداعی کننده زجر و مصیبت و در به دری می دانند به خاطر عدم شناختی است که نسبت به حضرت زینب و حادثه کربلا دارند آنها زینب را در حد یک روضه ایام محرم می شناسند کما این که از امام حسین(ع) نیز یک شناخت چند ساعته دارند که مربوط به روز عاشورا است. حال آن که حضرت زینب یک شخصیت بزرگ، یک زن عالمه و اهل فضیلت و دانش، اهل ایمان و پاکدامنی، اهل صبر و شجاعت و بالاخره زینب یک قهرمان است.
ه شما دوست عزیز و گرامی پیشنهاد می کنیم که اولا نام زینب را بر فرزند خود بگذارید و در صورت تمکن یک مجلسی هم به نام حضرت زینب و مراسم نام گذاری ترتیب دهید و از یک سخنران برجسته نیز دعوت کنید که در مورد شخصیت و ابعاد وجودی حضرت زینب صحبت کند و نهایتا مجلس را با جشن و سرور خاتمه دهید (در این جلسه روضه خوانی نشود). این باعث احیاء شعار الهی و به طور قطع مورد رضایت خداوند و ائمه اطهار می شود و این کار هم الگودهی به دیگران است و هم باعث اهمیت دادن به فرزندتان و هم شناخت بیشتر نسبت به بزرگان دین به ویژه حضرت زینب کبری(س) می شود
اعتکاف
اعتکاف در مسجد براى دیدار امام زمان علیه السلام(آیت الله عبدالحسین دستغیب)
آیت الله عبدالحسین دستغیبحکایات عرفای برجستهحکایات و تشرفات حضرت ولی عصر
روزى جمعى از دوستان در محضر شهید محراب آیت الله دستغیب بودند، سخن از امام زمان (عجل الله تعالى له الفرج ) به میان آمد، یکى پرسید: آقا ما شنیده ایم وقتى که اصحاب آنحضرت به تعداد سیصد و سیزده نفر آماده شدند، امام زمان (عجل الله تعالى له الفرج ) ظهور مى کند، آیا اکنون در شرایط فعلى چنین افرادى هنوز آماده نیستند؟! شهید محراب ، خنده اى کرد و فرمود: حدود چهل و پنچ سال قبل ، در نجف اشرف بین علماء همین مساله مطرح شد، عده اى گفتند: چگونه در میان سه هزار نفر یار امام زمان (عجل الله تعالى له الفرج ) پیدا نمى شود؟!
براى دریافت پاسخ این سؤ ال ، قرار گذاشتند، فردى را که داراى مراحل عالى در ایمان و عمل است انتخاب کنند، بهترین آنان را برگزیدند تا به آقا امام زمان علیه السلام ملاقات کرده و در این مورد صحبت کند و پاسخ سؤ ال فوق را دریافت نماید.
فرد انتخاب شده به مسجد رفت و در آنجا اعتکاف کرد و مشغول عبادت و راز و نیاز و نماز و توسل و دعاى ندبه شد، پس از چند روز، سحر که در گوشه مسجد خوابیده بود، در خواب دید، وارد شهرى شده که در آن جمعیت بسیار بیرون آمده اند و همه به استقبال او آمده بودند، او را به سرو دست گرفتند و با استقبال بى نظیر و سلام و صلوات ، او را وارد شهر کردند، و مردم در حالى که اظهار شادى مى کردند، به آن فرد انتخاب شده گفتند: شاه ما مرده ، تو از امروز به بعد شاه هستى ، او را به قصر بردند و لباس شاهانه بر تنش پوشاندند، سفره پهن کردند، و غذاى رنگارنگ در آن چیدند، جناب شیخ هم ، درست و حسابى از آن غذاها خورد.ملکه را آوردند، او و شاه وارد حجله شدند.
مدتى نگذشت که صداى در، شنیده شد، شیخ دم در آمد و پرسید کیست در مى زند؟ گفتند آقا امام زمان علیه السلام ظهور کرده و فرمود به شما پیام دهیم که بیایید.
او قدرى سرش را خاراند و گفت : آقا امام زمان هم وقت پیدا کرده ؟، بگوئید بگذارید صبح شود.
با فاصله کم ، بار دیگر را زدند، و پیام امام زمان علیه السلام را رساندند، او گفت : نمى آیم ، در همین هنگام از خواب بیدار شد، دید در گوشه مسجد، آلوده شده و از طرفى آفتاب زده و نمازش قضا گشته است ، دو دستش را بر سرش کوبید و گفت خاک بر سرم ، هم در امتحان رفوزه شدم و هم نمازم قضا شد.
داستانها و حکایتهای مسجد//غلامرضا نیشابوری